|
دو شنبه 10 شهريور 1393برچسب:, :: 3:18 :: نويسنده : narges
درد امشبمو نمیدونم چیه ک نمیخوابم. فکر کنم بس ک شام خوردم خوابم نمیبره٬البته ربطشو نمیدونما ولی فعلا چیز دیگ ای ب ذهنم نمیرسه :| دیشب ک ۵صبح خوابیدم کارگرا هم از ۹ساخت و سازو شروع کردن :/ تمام روز قیافم اینجوری بود -_- نمیدونم چرا یهویی دلم خواست برم دریا و رو شنای لب ساحل دراز بکشم....چه حس خوبی...البته اگ مث اون سری خرچنگ روم نپره O_Oخدا نصیب گرگ بیابون نکنه.بیشرف میخواست گازم بگیره!دلم میخواست بهش بگم د آخه سینگو تو ک اگ من اشاره کنم میتونم کبابت کنم بری تو حلقم چرا پا رو دم شیر میزاری خاک عالم اسم ماهی بردم دلم هوس کرد چی بگم؟آها شلوارم امروز کاملا آماده شد!خیلی خوشگل شده ^_^ شلوار کمه ایه٬گل جنگی قرمز با گلابتون طلایی و نقره ای روش کار شده پولک و خوس هم داره ^_^طرحشم خیلی خاصه بلند هم هست.مال نسترن فیروزه ایه با گلابتون طلایی و سفید اما مال من قشنگ تره هااا.اگ ی کندوره بگیرم تیپم کامل میشه البته خیلی گرون میشه!ی لباس مجلسی قشنگ فوقش ۲۰۰-۳۰۰بشه ولی لباس بندری حدود ی تومن میشه :| خداییش موندم مردم الان چ جوری عروسی میکنن!!!(*ما رسم داریم خانواده دوماد ی چمدون شلوار و چادر بندری ب عروس بده.البته چنتا چمدون دیگ هم میدن) بیچاره پسرا خرج عروسی رو میدن٬خرید لباس و اینا رو هم باید بدن٬شیربها٬پول جلو(دوماد باید واسه مهمونی و اینا ب پدر عروس پول بده)تازه جهاز هم باید بدن!!!بله میدونم عجیبه ولی اینجا رسمه بابای منم جهاز داشت !!!خب دیگ کافیه خوابم گرفت شو خاش ^_^ نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |